بر طبق بیانات دکتر دنیل گلمن، نویسنده کتاب هوش هیجانی، مدیریت احساسات به معنی توانایی شناسایی و ابراز احساسات به شیوه ای مناسب است. مدیریت احساسات اساس یادگیری و تصمیم گیری را تشکیل می دهد و در سایه آن می توان سایر مهارت های ضروری و مهم نظیر خواندن، نوشتن، ریاضیات و مهارت های اجتماعی را توسعه داد. از آن جه که مدیریت احساس خود یک مهارت است، می توان آن را آموخت و پیوسته پرورش داد.
مدیریت احساسات و موفقیت در تحصیل
تحقیقات دکتر گلمن نشان داده است که نمرات و نتایج امتحانات دانش آموزان و دانشجویانی که مهارت های احساسی و هیجانی کلیدی را می آموزند با میانگین 12 تا 15 درصد رشد داشته است. این نتایج نشان می دهد که چه چیزی به معنای واقعی کلمه در یک مغز تحت تاثیر احساسات اتفاق می افتد. این توانایی شناختی با ارزش در دسترس قرار می گیرد تا اطلاعات جدیدی را به دست آورد و یا به طور انتقادی فکر کند.
پس چرا در تمام مدارس مدیریت احساسات و هیجانات تدریس نمی شود؟ و چرا حتی این آموزش ها در دوران بزرگسالی ادامه نمی یابد؟ پاسخ در فرهنگ نهفته است. فرهنگی که بها دادن به احساسات جزئی از آن نباشد افرادی را پرورش می دهد که توانایی بالایی در مدیرت هیجانات خود ندارند. به عنوان مثال کودکی که زمین می خورد: مادر به سوی او می دود و حین نوازش به او می گوید "چیزی نیست." به کودک گفته می شود که هیچ مشکلی وجود ندارد، در حالی که در حقیقت مشکل وجود دارد.
سپس وارد مدرسه می شویم و مرتب به ما گفته می شود که باید افرادی منطقی باشیم و نباید با احساسات خود تصمیم بگیریم. بعدها در محیط کار یادمی گیریم که احساسات واقعی خود را پنهان کنیم و تظاهر به داشتن احساساتی کنیم که در آن لحظه در ما وجود ندارد. بنابراین با گذشت زمان توانایی ارزیابی هیجانات ما ضعیف و ضعیف تر می شود.
باورهای غلط در مورد مدیریت احساسات
از آن جا که آموخته ایم احساسات خود را سرکوب کنیم، این تصور غلط را پیدا می کنیم که احساسات خود را تحت کنترل داریم. اما این تصوری واهی است و احساساتی که شناسایی و درک نشده باشند از بین نمی روند. اگر از احساسات خود با خبر نباشید نمی توانید آن را مدیریت کنید، اگر مدیریت احساسات را نیاموخته باشید با عواقب غیر منتظره ای رو به رو خواهید شد.
به واقعیت این است که شرایط زندگی بسیاری از دانشش آموزان و معلمان آن ها دستخوش چالش هایی است اما به جای رویارویی با این مشکلات به کمک مدیریت احساسات و مهارت هوش هیجانی، این مشکلات تبدیل به عوامل حواسپرتی در کلاس درس می شوند. چخ دانش آموزان و چه افراد بزرگسال تنها در صورتی می توانند بیش تر و موثرتر بیاموزند که با تمرکز زیادی به امر آموختن بپردازند و این در صورتی ممکن می شود که دغدغه های احساسی آن ها تنها بر یک موضوع متمرکز باشد.
برنامه های آموزش مدیریت احساست به دانشجویان
از قدم هایی که در زمینه آموزش مهارت مدیریت احساسات به دانشجویان برداشته شده تلاش های دکتر رابینز در دانشگاه استنفورد است. او کلاس های بسیار محبوبی را در زمینه تعاملات میان فردی برای دانشجویان این دانشگاه برگزار می کند. در این کلاس به رهبران کسب و کارهای آینده آموخته می شود که چگونه احساسات در زمینه تمام ارتباطات و رفتارها قرار دارند.
دانشجویان لغات توصیف کننده احساسات مختلف را می آموزند و در تمرینات خود برای شناسایی و ابراز هیجانات خود به شیوه مناسب به کار می برند. چرا که فقدان این مهارت ساده در کارآفرینان می تواند مانع بزرگی در مسیر موفقیت آن ها ایجاد نماید، همین طور که نبود مهارت مدیریت احساسات در محیط آکادمیک و میان دانشجویان و اساتید کیفیت آموزش را تحت تاثیر منفی قرار می دهد.
.jpg)
نظرات ارزشمند شما