بازاریابی محتوا واژه ای است که این روزها بسیار شنیده می شود اما در واقعیت به چه معنا است؟
محتوای عالی محتوایی است که بتواند در هر شرایطی نظر خواننده را به خود جلب نماید و وی را ترغیب نماید که به وب سایت و کسب و کار شما اعتماد کند.
بر اساس گزارش موسسات بازاریابی محتوا، 70 درصد از بازاریابان B2B مورد بررسی بیان می دارند که در سال جاری محتوای بیشتری نسبت به سال های قبل تولید می کنند، در حالی که این روند با نزدیک شدن به سال 2022 هیچ نشانه ای از کاهش سرعت را نشان نمی دهد لذا لازم است تا به پروسه تولید محتوای عالی با دقت بیشتری نگاه کنیم.
بازاریابی محتوا چیست
در حالی که تقریباً هر کسبوکار کوچک و استارتاپی ارزش بازاریابی محتوا را درک میکند، غوطهور شدن در آن میتواند یک فکر ترسناک باشد. راهاندازی پادکست یا غرق شدن در دنیای ویدیو امروزه به نظر بسیار زیاد است اما سوال اصلی اینجاست که چرا؟
استراتژی بازاریابی محتوا همانند یک نقشه راه برای شما است که نه تنها به شما بیان می دارد که چه چیزی را می خواهید ایجاد کنید، بلکه نحوه تولید، توزیع آن و در انتها استفاده از محتوا برای جلب نظر کاربرا، حفظ و تبدیل نمودن آنها به مشتریان ثابت و وفادار را نیز به شما بازگو می کند. هر قسمت از بازاریابی محتوا شما دارای مشخصات ظریف و جزئیات منحصر به فرد خود است که قطعا نمی خواهید آن را از دست بدهید. بنابراین، اجازه دهید به هر بخش از فرآیند نگاه کنیم.
هدف بازاریابی محتوا خود را مشخص کنید
قبل از اینکه به آنچه می خواهید بسازید نگاه کنید، باید پاسخ دهید که چرا آن را می سازید. تمام فعالیت های بازاریابی محتوا با یک هدف واحد آغاز می شود و آن هم پاسخ به این سوال است که چگونه می خواهید موفقیت کمپین خود را تضمین کنید؟ آیا هدف به دست آوردن ترافیک است؟ می خواهید مشترکین جدید به دست آورید؟ مایلید که کاربران اقدام به دانلود برنامه شما کنند؟ میخواهید نرخ تبدیل ها را افزایش دهید؟ مایلید تا بازدید از ویدئو ها را بالا ببرید؟ یا ...
نویسنده موفق، بازاریاب و کارآفرین نام آشنا، ست گودین، در خصوص اهمیت درک چرایی این گونه توضیح می دهد:
"شما این آزادی را دارید که در ابتدا انتخاب ها خود را آزاد، سریع و آسان انجام دهید. این کار را بعداً زمانی که تعهداتی را نسبت به افراد دیگر و خودتان بر عهده می گیرید، نمی توانید انجام دهید."
آشنایی با محتوا
استفاده نمودن از تمام تاکتیکهای بازاریابی محتوا آسان است، اما بدون یک استراتژی عالی و دلیل قوی، مهم نیست که چه چیزی ایجاد میکنید، بی شک سقوط خواهید کرد. درک زودهنگام هدف خود، تصمیم گیری های مهم دیگر را در حین توسعه استراتژی بازاریابی محتوا برای شما آسان می کند. مثلاً چه چیزی می سازیم؟ و کجا قرار است محتوای خود را توزیع کنیم؟ همانطور که گودین توضیح می دهد، استراتژی شما مانند ساخت یک کشتی است. قبل از اینکه بتوانید تخته های چوبی را به هم بچسبانید، باید بدانید به کدامین مقصد قرار است برسد.
گودین در گفته های خود تاکید می کند، "تطبیق آنچه می سازید با جایی که آن را قرار می دهید مهمتر از چیزی است که در وهله اول می سازید. به همین دلیل است که ما باید با درک موضوع کار خود را شروع کنیم."
اساساً، جذب خوانندگان جدید به وبلاگ (محتوا) و سپس تبدیل آنها به مشترکین ایمیلی که بعداً می توانند به مشتریان ثابت تبدیل شوند مهم می باشد زیرا بقیه تیم بازاریابی برای ایجاد روابط با مشترکین از این طریق می توانند به راحتی تلاش کنند. هنگامی که این هدف بزرگ را به دست آوردید، آسانتر میتوانید بر اساس میانگین نرخ تبدیلتان، تعیین کنید که چه تعداد خواننده یا شنونده، بیننده یا کاربر باید به محتوایی که منتشر میکنید جذب نمایید تا به محتوای خود ارزش و اعتبار ببخشید.
هدف شما می تواند ثبت نام افراد جدید و به دست آوردن ترافیک باشد. برای اینکه به اندازه کافی ترافیک مناسب برای رسیدن به نرخ تبدیل بالا به دست آورید، باید محتوای خود را تبلیغ کنید، پیوندهایی از مقالات خود را در نشریات قرار دهید، در وبلاگهای بزرگ تبلیغات مناسب انجام دهید، اینفلوئنسرها را برای جذب فالوورهای زیاد بکار گیرید و .... .
البته باید در نظر داشته باشید که این یک علم دقیق نیست اما هرچه بیشتر مجموعهای از محتوا بسازید و آن را تبلیغ کنید، بیشتر خواهید دید که بازده شما در بازاریابی محتوا بیشتر است. لذا میتوانید تغییرات و آزمایشهایی را انجام دهید که کسب و کار شما به جلو حرکت کند.
مخاطب خود را بشناسید و درک کنیدتا بازاریابی محتوا شما هدفمند باشد
وقتی ارتباط واضحی با دلیل و هدف تولید محتوا پیدا کردید، گام بعدی در ایجاد بازاریابی محتوا این است که دقیقاً متوجه شوید چه کسی محتوایی را که ایجاد میکنید می بیند، می شنود یا تماشا می کند.
محتوای مؤثر در خلأ از فهرست موضوعاتی که شخصاً میخواهید درباره آن بنویسید یا صحبت کنید، تولید نمیشود، بلکه در فضای باز و با مشارکت، بازخورد و جهتگیری مخاطبان شما ساخته میشود. بهترین استراتژی بازاریابی محتوا این است که به سمتی حرکت نمایید که محتوا برای پاسخ به فوری ترین سوالات مخاطب هدف شما تولید شده است.
با این حال، تنها راهی که محتوای شما بتواند به اندازه کافی با مردم ارتباط برقرار کند تا محتوا را به اشتراک بگذارند و به شما در رسیدن به اهدافتان کمک کنند، این است که مستقیماً با آنها صحبت کنید. شما باید نسبت به موقعیت آنها همدلی و درک مناسب داشته باشید.
آندریا گولت، بنیانگذار Brand Vox، روند تعریف مخاطبان خود را بهتر از هر کسی که تا به حال دیدهاید تجزیه و تحلیل میکند:
اولین قدم این است که اطلاعات جمعیتی و روانشناختی مخاطبان ایده آل خود را درک کنید.
جمعیت شناسی صفات کمی هستند یا مواردی می باشند که واقعاً می توانید آنها را بررسی و اندازه گیری کنید. به سن، جنسیت، مکان، عنوان شغلی و غیره می توان فاکتور های جمعیت سنجی گفت. برای مثال، ممکن است بگویید که میخواهید استراتژی بازاریابی محتوا شما با مدیران 30 تا 45 ساله یا افراد 20 ساله که تازه از دانشگاه خارج شدهاند، صحبت کند.
اما در مقابل روانشناسی مواردی است که نمی توانیم اندازه گیری کنیم. ویژگی هایی مانند نگرش، سیستم های اعتقادی، ارزش ها و علایق کمی نمی باشند. بنابراین در مثال اجرایی خود، میتوانیم یک قدم فراتر برویم و بگوییم که محتوای ما با مدیرانی صحبت میکند که میخواهند کسبوکار خود را به سطح بالاتری برسانند اما راهی پیدا نمیکنند. یا شاید به سخت کوشی و انجام کار درست اعتقاد دارند و برای خانواده و اخلاق قوی ارزش قائل هستند.
ایجاد پرسونای مخاطب
اکنون، بیایید در مورد شخصیت های مخاطبان خود صحبت کنیم. نمایش های خیالی و تعمیم یافته از مشتریان ایده آل شما می تواند پرسونای آنها در نظر گرفته شود. این پرسونا ها با هدف درونی سازی مشتری ایده آل شما ساخته شده اند و به شما ایده های کاربردی می دهند که چگونه با این افراد به عنوان انسان های واقعی ارتباط برقرار کنید. برای هر پرسونای مخاطبی که ایجاد میکنید، ویژگیهای (دموگرافیک و روانشناختی) آنها را در فهرست مربوط به آنها بنویسید.
در مرحله بعد، شما لازم است تا دقیقاً تجسم کنید که این شخص چه کسی است. Goulet پیشنهاد می کند از یک سایت عکاسی استوک مانند Unsplashed یا Pixels برای پیدا کردن عکس شخصی که به تازگی او را شناخته اید استفاده کنید. ممکن است کمی احمقانه به نظر برسد، اما این راهکار به طور جدی به تقویت دیدگاه شما و ایجاد ارتباط بیشتر بین شما و مخاطب ایده آل شما کمک می کند.
در نهایت، باید عکس ها را در پرونده های خود جمع آوری نمایید و داستانی در مورد آنها به شکل پاراگرافی کوتاه بنویسید. این پاراگراف ها واقعاً محیط و احساساتی را که شخصیت شما در آن زندگی میکند، توصیف می نماید. نامی برای آنها بگذارید و فعالیتهای روزانهشان را شرح دهید. اما سوال اینجا است که چگونه محتوای شما با این شخص ارتباط برقراری می نماید و به عبارت دیگر شناخته می شود؟
جواب این سوال هارا بدانید
• آیا آنها محتوای شما را در گوگل جستجو میکنند یا از سایتهای اجتماعی مانند Quora یا Reddit برای منبعیابی پاسخها و ایدهها استفاده می نمایند؟
• آیا آنها کاربران فیس بوک هستند یا بیشتر وقت خود را صرف برنامه هایی مانند اسنپ چت می کنند؟
• آیا آنها فعالیت آنلاین دارند؟ شاید آنها اصلاً زمان زیادی را آنلاین نمیگذرانند و ترجیح میدهند در رویدادهای حضوری، کنفرانسهای صنعتی، بحثهای گروهی شرکت کنند؟
توصیه می شود در جایی حضور بیابید که مخاطبان شما از قبل آنجا بوده اند. همه اینها سوالات مهمی هستند که باید در روزهای ابتدایی بازاریابی محتوا خود به آنها پاسخ دهید تا بتوانید فرصت های خود را برای ارائه محتوای عالی به مخاطب ایده آل خود به حداکثر برسانید. همچنین، به یاد داشتن این موضوع مهم است که به یاد داشته باشید می توانید بیش از یک مخاطب داشته باشید.
قطعا شما نمی خواهید مخاطبان ایده آل شما بسیار زیاد و متنوع باشند، به خصوص در روزهای اولیه کسب و کار این مورد شاید دشوار و پیچیده به نظر برسد. با این حال، تا زمانی که درک کنید مخاطبان شما چه کسانی هستند و این مرحله را طی کنید، می توانید محتوای عالی برای آنها ایجاد کنید.
وبلاگ خود را راه اندازی کنید
زمان آن فرا رسیده است که از بخش تاکتیکی به سمت فنی بازاریابی محتوا خود حرکت کنید. اگر وبلاگی راه اندازی نکرده اید یا مکانی برای میزبانی محتوایی که می خواهید ایجاد نمایید، پیدا نکرده اید، اکنون زمان آن فرا رسیده است. خوشبختانه، تعداد زیادی گزینه عالی (و آسان) برای راه اندازی وب سایت شما وجود دارد که پلتفرم های آماده و قالب های کاملاً سفارشی سازه شده تنها بخشی از آنها می باشند.
اما قبل از شروع، باید به یک سوال مهم برای تولیدکنندگان محتوا پاسخ دهید. آیا می خواهید پلتفرم خود را بسازید یا از پلتفرم شخص دیگری استفاده کنید؟
منظور ما این است که آیا می خواهید وبلاگ خود را بر روی یک وبلاگ مبتنی بر وردپرس (که ما شخصا انجام می دهیم و توصیه می کنیم) از طریق یک سیستم مدیریت محتوای آماده مانند Squarespace استفاده کنید یا می خواهید به سادگی محتوای خود را در پلتفرم های خارجی مانند Medium (نوشتن)، YouTube (ویدئو)، یا اپل (پادکست) قرار دهید؟ هر یک از این راه ها دارای مزایا و معایبی هستند.
در حالی که ساختن سایت شخصی به شما انعطاف پذیری و آزادی عمل می دهد تا آن را دقیقاً همانطور که می خواهید بسازید و از سوی دیگر به معنای سرمایه گذاری بلند مدت و مداوم است اما نیاز به صرف هزینه بیشتر دارد. همچنین در این روش شما کار خود را بدون مخاطب شروع می کنید، که می تواند جلب توجه مخاطب در ابتدای کار، بسیار دشوار باشد.
از سوی دیگر، استفاده از یک پلتفرم آماده که قبلا تولید شده است مانند پادکست های مدیوم، یوتیوب و اپل برای انتشار محتوای خود، به معنای سفارشی سازی کمتر، اما هزینه های راه اندازی به مراتب پایین تر است. این مسیر همچنین کمک به دسترسی فوری به مخاطبانی می کند که در حال حاضر در این پلتفرم ها حضور دارند و فعالانه به دنبال محتوا هستند.
هرچند جذاب به نظر می رسد، به خاطر داشته باشید که شما کنترلی بر کارهایی که آن پلتفرم در آینده انجام می دهد ندارید، این موضوع به این معنی است که آنها می توانند خریداری شوند، هک شوند، سیاست های خود را تغییر دهند یا حتی هر روز که بخواهند تعطیل شوند، در نهایت انتخاب با شماست.
با این حال، ما شخصاً تمایل داریم که از روز اول از دامنه وبلاگ خود شروع کنیم. از این رو همیشه به استارتاپ های جدید توصیه می کنیم که محتوای خود را با یک وبلاگ مبتنی بر وردپرس شروع کنند.
محتوای فعلی خود را به روز کنید
هرگز زمان بدی برای ارزیابی مجدد بازاریابی محتوا خود و تغییر استراتژی ها وجود ندارد. اگر مدتی است که مشغول نوشتن یا تولید انواع محتوا ها بوده اید، اکنون زمان بسیار خوبی است تا محتوای منتشر شده خود را به سبک رویکرد بازاریابی محتوا جدید خود بازبینی نمایید. برای انجام این کار، باید دقیقاً بدانید که قرار است چه نوع محتوایی تولید کنید. ما فقط در مورد قالب صحبت نمیکنیم، منظور ما موارد مختلف همانند پستهای وبلاگ، ویدئوها یا پادکستها و مواردی از این قبیل می باشد.
بنیانگذار Brand Vox، این مورد را "ستون های محتوا" می نامد. در واقع موضوعاتی که پایه و اساس وبلاگ شما را تشکیل خواهند داد، جز موارد مهمی می باشند. به عنوان مثال، اگر در حال ساختن یک وبلاگ در حوزه مالی هستید، ستون های محتوای اصلی شما ممکن است موارد زیر باشند:
• نکات و ترفندهای مالی
• مصاحبه ها و داستان هایی در مورد افرادی که آزادی مالی پیدا کردند
• اخبار صنعت و معنای آن برای شما
• مبانی مالی
با قرار دادن این ستونها، باید مطمئن شوید که ۳ نوع محتوای کلیدی دارید، که Goulet آنها را ۳ E مینامد.
۳ نوع محتوای کلیدی
• تعامل: محتوایی که برای شروع یک مکالمه است، مانند نظر خود شما در مورد یک موضوع محبوب.
• Evergreen: محتوایی که بر اساس عبارات کلیدی برای کسب و کار شما است و می توانید در سال های آینده به آن مراجعه کرده و به روز کنید.
• رویدادها: محتوای مربوط به یک رویداد یا وضعیت خاص، مانند یک خبر بزرگ یا رویداد صنعتی.
اگر محتوایی دارید که قبلاً منتشر شده است، آن را مرور کنید و ببینید آیا با مسیر بازاریابی محتوا جدید شما مطابقت دارد یا خیر. آیا با مخاطبان شما صحبت می کند و در جهت اهداف شما کار می نماید؟ اگر نه، آیا می توانید آن را به روز کنید یا تغییر دهید یا باید آن را به طور کلی حذف کنید؟
لیست ایمیل تهیه کنید
شروع به ایجاد یک لیست از ایمیل های کاربران خود کنید و بدانید که چگونه از آن استفاده نمایید. هر محتوایی که ایجاد می کنید، قطعا می خواهید آن را در برابر دیدگان افراد دیگر قرار دهید. اما قبل از اینکه به توزیع، استفاده از رسانه های اجتماعی و همه اینها بپردازیم، باید در مورد مهمترین بخش از پازل توزیع محتوای شما صحبت کنیم:
ایمیل
ایمیل به شما امکان می دهد مستقیماً با مشترکین خود ارتباط برقرار کنید. این مورد شما را وارد صندوق ورودی اطلاعات آنها می کند( جایی که بسیاری از ما هر هفته ساعت های بی شماری را در آن سپری می کنیم).
برای این کار به کدام ابزارها نیاز دارید
یک ارائهدهنده خدمات ایمیل (یا ESP) به شما امکان میدهد ایمیل بفرستید، فهرست مشترکین خود را بسازید و از آنها نگهداری کنید. در نهایت گزارشها و تجزیه و تحلیلها را در مورد نحوه عملکرد کمپینهای خود می توانید به کمک این خدمات دهنده بررسی کنید.
یک ESP همچنین متعهد میشود که ایمیلهای شما به عنوان هرزنامه ارسال نمی شود، لیست شما را سالم و کنترل میکند و مطمئن میشود که به تمام قوانین مرتبط درباره ایمیلها پایبند هستید. گزینههای زیادی برای این مورد وجود دارد، اما برخی از محبوبترین خدمات دهنده برای بازاریابها در زیر لیست شده اند:
- MailChimp (آنها یک طرح رایگان برای حداکثر 1000 مشترک ایمیلی شما دارند)
- ConvertKit
- مانیتور کمپین
- AWeber -
ActiveCampaign
البته اگر ابزاری بعد از یک ماه درست عمل ننمود، میتوان آن را تغییر داد یا لغو کرد. در خصوص انتخاب بین این خدمات دهنده ها توصیه می شود تا ارزانترین گزینهای را انتخاب کنید که حداقل عملکردی را که برای دستیابی به اهداف ایمیلی خود نیاز دارید را در اختیار شما قرار میدهد. همیشه می توانید همه چیز را تغییر دهید و به ابزاری با گزینه های بیشتر در آینده بروید اما در گام اول باید برآوردی از ابزارها داشته باشید.
هدف ایمیل های شما چیست
استراتژی شما برای بازاریابی ایمیلی باید با اهداف تجاری شما مرتبط باشد. آنچه که میخواهید طی چند هفته یا چند ماه آینده برای کسبوکار خود به انجام برسانید، باید در کمپینهای ایمیلی و خبرنامههای خود نیز در نظر بگیرید. برخی از اهدافی که میتوانید با استراتژی ایمیل خود به آنها دست یابید، میتواند آگاهی از برند، آگاهی از محصولاتتان، وفاداری به شرکت و برندتان و همچنین سوق دادن افراد به وبسایت شما برای مطالعه محتوای شما باشد.
ایمیل های شما باید شامل چه محتوایی باشند
محتوایی که برای وبلاگ خود ایجاد می کنید، مکانی عالی برای ایده گرفتن از محتوایی است که باید در ایمیل خود قرار دهید. محتوا را بررسی کنید و از بخشهایی از آن برای ایجاد کمپینهای ایمیلی استفاده کنید که افراد را به وبلاگ شما جلب نمایند تا بقیه پست شما را بخوانند، ویدیوی کامل را تماشا کنند یا به کل قسمت پادکست گوش دهند.این دقیقاً همان کاری است که ما با خبرنامه ایمیل هفتگی خود (گاهی دو بار در هفته) انجام می دهیم.
چه نوع ایمیل هایی باید ارسال کنید
3 نوع ایمیل اصلی وجود دارد که می توانید به مشترکین خود ارسال کنید، به گونه ای که به اهداف بازاریابی محتوا خود نیز دست یابید:
• کمپین ها و خبرنامه های عمومی
باید به لیست کامل شما ارسال شوند. این مورد زمانی که شما تازه شروع به کار کرده اید و لیست شما واقعاً بزرگ نیست بسیار عالی هستند (همانطور که می دانید تقریباً همه افراد حاضر در لیست می خواهند در مورد شرکت شما و محتوایی که منتشر می کنید بشنوند).
• مفاهیمی که به بخشهای هدف در لیست شما ارسال میشوند
قطعا همانطور که رشد میکنید، میخواهید مطمئن شوید که پیامهای مناسبی را برای گروههای مناسبی از افراد در لیست خود ارسال میکنید. ESP شما باید به شما اجازه دهد بخش هایی را بر اساس اطلاعات جمعیتی یا پیوندهایی که در گذشته بر روی آنها کلیک شده اند، انتخاب کنید، بنابراین می توانید کمپین های هدفمند بیشتری داشته باشید.
•پیامرسانی خودکار
چند وقت یکبار باید به لیست خود ایمیل بفرستیم
هیچ قانون سخت و سریعی در مورد ارسال یک بار در هفته یا یک بار در ماه وجود ندارد. اما تعداد دفعاتی که ارسال می کنید بستگی به مدت زمانی دارد که باید برای ایمیل صرف کنید و هر چند وقت یکبار اخبار یا محتوای جدید ارزشمندی برای اشتراک گذاری پیدا نمایید.
از آنجایی که تازه شروع کرده اید، 1 ایمیل در ماه را هدف بگیرید. شما می خواهید ثابت قدم باشید و تا جایی که می توانید با مشترکان خود صحبت کنید بدون اینکه آنها را تحت فشار قرار دهید. از سوی دیگر نمیخواهید 4، 5 یا 6 ماه را بدون شنیدن حرف آنها بگذرانید، زیرا احتمالاً مشتریان شما در این مدت شما را فراموش میکنند. حتی ممکن است که فراموش کنند چگونه به لیست ایمیل شما وارد شدهاند لذا شانس ایمیل های شما برای علامتگذاری بهعنوان هرزنامه به میزان قابل توجهی افزایش مییابد.
ایده های طوفان فکری و تحقیق در مورد کلمات کلیدی را انجام دهید
خوب، در این مرحله ما می دانیم که چرا محتوا تولید می کنیم و مخاطبان ما چه کسانی هستند. به عبارت دیگر اقدام به راه اندازی وبلاگ نمودیم و از خدمات ارائه دهنده خدمات ایمیل نیز استفاده نمودیم. اکنون، بالاخره زمان آن رسیده است که در مورد محتوای واقعی که می خواهید ایجاد کنید و اینکه چگونه آنها را با اهداف بازاریابی محتوایی خود همسو کنید، صحبت کنیم.
احتمالاً ایده های زیادی برای پست هایی دارید که می توانید بنویسید یا ویدیوهایی که می توانید در این مرحله تهیه کنید. با این حال، این هیجان اولیه زمانی که موارد دیگر مانع می شوند، می تواند به سرعت از بین برود. برای اینکه بازاریابی محتوا شما موفقیت آمیز باشد، باید مطمئن شوید که برای آنچه ایجاد می کنید از استراتژی مناسبی بهره می برید و به راحتی نسبت به وقایع واکنش نشان نمی دهید.
بازاریابان بزرگ برای انجام فعالیت های خود، دستور کار دقیقی را تنظیم می کنند، بنابراین شما باید یک تقویم تحریریه برای بازاریابی محتوا ایجاد کنید که کلی نباشد. در عوض، محتوایی که پر از جزئیات تکرار شونده است که مستقیماً با اهداف تجاری شما هم سو هستند، ارائه گردد.
پست های ستونی یا انواع محتوا های شما که قبلاً در مورد آنها صحبت کردیم به شما کمک می کنند تا انواع پست هایی را که قرار است بنویسید را مشخص کنید. در ادامه لازم است اقدام به تحقیق در مورد کلمات کلیدی کنید. در زیر رند فیش تکین، بنیانگذار Moz، اصول اولیه استفاده از کلمات کلیدی را توضیح می دهد:
"هنگامی که به مخاطبان خود فکر می کنیم، در واقع می خواهیم به افرادی که می شناسیم در گروهی که می خواهیم هدف قرار دهیم نگاهی کنیم و بپرسیم که امروز به دنبال چه چیزی هستند که نمی توانند به راحتی آن را پیدا کنند ؟"
هنگامی که شروع به فکر کردن در مورد نیازهای مخاطب خود کردید، رند یک فرایند 5 مرحله ای را برای ارائه موضوعات و کلمات کلیدی خاصی که مخاطبان شما به دنبال آن هستند ارائه می دهد. این مورد پایه و اساس رویکرد بازاریابی محتوا شما خواهد بود.
• عناوین و اصطلاحات طوفان فکری: با نوشتن ایدهها و موضوعاتی که مخاطبان به آنها علاقه دارند، شروع کنید. خوب است افرادی را که در این مرحله مستقیماً با کاربران شما کار میکنند، مانند خدمات مشتری یا نماینده فروش، درگیر کنید و نظرات آنها را جویا شوید.
• از یک ابزار تحقیق کلمات کلیدی برای جمعآوری نتایج استفاده کنید: اکنون زمان آن است که عبارات کلمه کلیدی را با ابزاری مانند Google، Moz، keywordtool.io یا هر ابزار دیگری بررسی کنیم تا رایج بودن آنها بررسی شود.
• فهرست خود را گسترش دهید و اصلاح کنید: فهرست بزرگ از کلمات کلیدی خود را بردارید و آنها را با هم پالایش یا گروه بندی کنید. چه چیزی خوب به نظر می رسد؟ چه چیزی برای اهداف تجاری شما معنا ندارد؟
• یک صفحه اکسل بسازید و اصطلاحات را اولویت بندی کنید: اکنون زمان سازماندهی فرا رسیده است. با دادههایی که در ابزار خود به دست آوردهاید، صفحه اکسلی بسازید و از داده هایی مانند کلمه کلیدی، حجم تخمینی جستجو، دشواری و ... در آن استفاده نمایید. در نهایت اولویتی را به هر کدام اختصاص دهید و بررسی کنید کدام یک برای کسب و کار شما مهم تر هستند؟
• طرح کلی محتوایی که 3 نیاز کلیدی را برآورده می کند: اصطلاحات برتر خود را در نظر بگیرید و محتوایی را مشخص کنید که اهداف شما، نیازهای کاربر و هدف گذاری کلمات کلیدی را برآورده می کند. این سه مورد برای تولید محتوای عالی و سئو پسند لازم است.
در خصوص قالب محتوایی که قصد دارید تولید نمایید، تصمیم گیری کنید
پستهای وبلاگ، ویدیوها، پادکستها، اینفوگرافیکها همه جای خود را در استراتژی محتوای شما دارند و نحوه استفاده از آنها به شما بستگی دارد. با این حال، آنچه غیرقابل انکار می باشد این است که آنها داستانی را تعریف می کنند که برای خواننده جذاب است.همانطور که ست گودین می گوید:
"بازاریابی در واقع گفتن یک داستان برای افرادی است که می خواهند آن را بشنوند. بازاریابی آن داستان را چنان زنده و واقعی می کند که افرادی که آن را می شنوند می خواهند به دیگران بگویند."
برای رسیدن به این نقطه، گودین می گوید محتوای شما باید 4 ویژگی داشته باشد:
• عاطفه: ما می خواهیم مردم چه احساسی داشته باشند؟
• تغییر: چگونه زندگی افراد را با محصول یا محتوای خود تغییر می دهید؟ آیا این احساس آنها را به گونه ای تغییر می دهد که به برند شما کمک کنند؟
• هشدار: هنگامی که شخصی را تغییر دادید، چگونه می توانید این امتیاز را ایجاد نمایید که بتوانید وقتی چیز جدیدی دارید به او بگویید؟
• به اشتراک بگذارید: چگونه می توانید مردم را وادار کنید که به یکدیگر محتوای شما را منتقل نمایند؟
با در نظر گرفتن این موضوع، بیایید به ویژگی های برخی از محبوب ترین قالب های محتوا نگاه کنیم: پست های وبلاگ، ویدیوها و پادکست ها.
وبلاگ نویسی به عنوان یک راه حل برای بازاریابی محتوا
پست های وبلاگ مکانی عالی برای شروع بازاریابی محتوا شما هستند، زیرا آنها کمترین مانع برای ورود به سایت را دارند. شما نیازی به طراحی یا تجهیزات خاصی ندارید. فقط نوشتن را شروع کنی. در زیر اریک سیو، مدیر عامل Single Grain نحوه ایجاد یک پست وبلاگ را توضیح می دهد:
با طرح کلی شروع کنید
با یک دید کلی از آنچه می خواهید بگویید شروع کنید. در واقع به این معنی است که چند خط برای مقدمه خود داشته باشید و به این سوال پاسخ دهید که چرا مردم باید به موضوع شما اهمیت دهند. همچنین نکات اصلی یا زیر عنوان هایی را که قرار است در طول پست استفاده کنید، مشخص کنید. آنها را مکررا بخوانید و از خود بپرسید آیا منطقی است؟ آیا طرح کلی شما به سرعت به چه، چرا، چگونه و کجا پاسخ می دهد؟
درون مایه اصلی را اضافه کنید
اینها جزئیات، آمار، نقل قول ها، تصاویر یا مطالعات موردی هستند که باید به طرح کلی شما اضافه شوند. اگر در پست خود ادعایی دارید، باید برای آن دلایل محکم ارائه کنید. از گوگل برای یافتن آمار در مورد موضوع خود استفاده کنید. هنگامی که به مقالات یا منابع پیوند میدهید، میتوانید بعداً هنگام توزیع محتوای خود با آنها ارتباط برقرار کنید.
رقابت یک نفره
در این مرحله شما یک پست خوب دارید، اما نه یک پست عالی. قدم بعدی را برداشته و بررسی کنید که رقیب شما چه می کند. لذا در این مرحله لازم است تا به این سوال پاسخ دهید که چگونه می توانید موضوع خود را بهتر کنید؟ آیا می توانید آن را عمیق تر بررسی کنید؟ تصاویر یا منابع بیشتری اضافه کنید؟
یک تیتر عالی بنویسید
آخرین و تقریباً مهمترین بخش نوشتن، تیتر شما است. شما فقط روی مواردی کلیک می کنید که وقتی در شبکه های اجتماعی پیمایش می کنید توجه شما را به خود جلب می کنند. مخاطبان شما هم همینطور هستند. منابع بسیار خوبی برای نوشتن سرفصل های Copyblogger و Quicksprout وجود دارد.
اضافه کردن یک تصویر برجسته موثر
مردم تصاویر را دوست دارند. افزودن یک تصویر برجسته قبل از پست، نشان داده شده است که تنها در توییتر 18٪ کلیک بیشتر، 89٪ موارد دلخواه بیشتر و 150٪ ریتوییت بیشتر به شما می دهد. سایت هایی مانند Unsplash را برای انتخاب عکس های بهتر بکار بگیرید و سپس از ابزاری مانند Canva برای اضافه کردن عناصر اضافی مانند متن یا نمادها استفاده کنید.
ویدئو به عنوان بازاریابی محتوا
بر اساس تحقیقات اخیر، 51 درصد از متخصصان بازاریابی در سراسر جهان، ویدیو را به عنوان نوع محتوایی با بهترین نرخ بازگشت سرمایه نام میبرند، در حالی که ویدیوهای اجتماعی 1200 درصد بیشتر از ترکیب متن و تصاویر به اشتراک گذاشته میشوند اما باید بدانید که تهیه این نوع محتوا آسان نیست.
شما برای ساخت محتوای ویدیویی به تجهیزات تخصصی، استودیو، نور، صدا و ... نیاز دارید. اگر دستورالعمل های آشپزی یا ویدئو های آموزش DIY را به صورت آنلاین تماشا کرده اید، می دانید که ساخت یک ویدیوی جذاب چقدر ساده است. آنچه را که می خواهید درست کنید، مواد تشکیل دهنده، فرآیند و نتیجه نهایی را در 60 ثانیه یا کمتر ارائه دهید. در تهیه ویدیو لازم است تا موارد زیر را در نظر داشته باشید:
در ادامه نکته هایی که هنگام تولید محتوای ویدیویی باید رعایت کنید رو لیست کردیم
ویدیو خود را کوتاه نگه دارید
ویدیو شما باید کمتر از 60 ثانیه باشد. اگر آن به کمتر از 30 ثانیه کاهش دهید، در واقع کیفیت را از بین برده اید!
یک برنامه داشته باشید
در مورد مواد یا لوازم مورد نیاز خود یا نحوه نمایش مراحل فکر کنید از سیگنال های دستی برای برقراری ارتباط با کاربران خود استفاده کنید: اکثر ویدیوها بدون صدا تماشا می شوند، بنابراین به راه های دیگری برای برقراری ارتباط با آنچه کاربر نیاز دارد فکر کنید. از ابزارهای مناسب استفاده کنید: بسیاری از بازاریاب های محتوا از ابزار Hyperlapse، Box برای ذخیره ویدیوهای ما و نگهداری از آنها استفاده میکنند. شما باید با توجه نوع محتوای خود از ابزار مناسب بهره ببرید.
منابع مناسب را جمع آوری کنید
منابع خود را یکی یکی بیاورید یا همه آنها را در صحنه اصلی خود قرار دهید.
با یک تصویر متقاعد کننده شروع کنید
یا یک "محصول نهایی" چشمگیر برای برانگیختن علاقه یا نظر کاربر بکار گیرید.
نگران کامل بودن آن نباشید
ویدیوهای DIY هر روز در فضای مجازی پخش می شوند. اگر بتوانید داستانی جذاب را در مدت زمان کوتاهی تعریف کنید، فرقی نمیکند که آن را با آیفون خود گرفتهاید یا دوربین حرفهای.
پادکست به عنوان بازاریابی محتوا
پادکستها در حال حاضر بهعنوان قالب تولید محتوا بسیار پرطرفدار هستند و به دلایل خوبی میتوانند بازاریابی محتوا شما را با تلاش نسبتاً کم در مقایسه با نوشتن پستهای وبلاگ طولانی این تقویت کنند.علاوه بر این، با توجه به اینکه مخاطبان شما چقدر مشغول هستند، ارائه راهی برای گوش دادن آسان به محتوای شما برای کاهش موانع ورود فوق العاده است. با این حال، مانند ویدیو، احتمالاً فکر میکنید که به انواع تجهیزات و مهارتهای تخصصی نیاز دارید.
اما در نظر داشته باشید که شما می توانید کار خود را با کمی تلاش و با استفاده از راهکارهای زیر شروع کنید:
موضوع یا جایگاه خود را انتخاب کنید
اگر از قبل مخاطب و موضوع خود را میشناسید، این بحث بی معنی است. با این حال، شما میخواهید بخش خاصی از موضوع خود را بیان کنید تا مردم را علاقه مند کند. در حال حاضر بیش از 100000 پادکست در دنیا وجود دارد، بنابراین مشخص کنید قرار است روی چه موضوعی کار کنید!
ابزارهای خود را جمع آوری کنید
تهیه یک پادکست به یک میکروفون و نرم افزار برای ضبط صدای شما نیاز دارد. این مورد می تواند یک میکروفون ساده تا یک میکروفون USB خارجی با رابط صوتی و نرم افزار ضبط حرفه ای باشد.
مهمانان خود را انتخاب کنید
اگر در حال اجرای یک برنامه به سبک مصاحبه هستید، باید بدانید که می خواهید چند مهمان را درگیر کنید. می توانید از شبکه اجتماعی موجود خود برای ارتباط با افرادی که قبلاً می شناسید یا در توییتر و فیس بوک با آنها در ارتباط هستید استفاده کنید. همچنین می توانید برای یافتن نویسندگان یا کارشناسان در مورد موضوعات خاص خود به Medium یا Amazon بروید. هنگامی که فهرستی را جمع آوری کردید، یک ایمیل تبلیغاتی الگو تهیه کنید (زیرا این کار را بارها و بارها انجام خواهید داد) که کوتاه و واضح باشد. به آنها بگویید که چه شخصی هستید، پادکست شما درباره چیست و از آنها چه می خواهید.
پادکست خود را ویرایش کنید
ویرایش صوتی نوعی هنر است. خوشبختانه، گزینه های مقرون به صرفه زیادی برای تهیه یک نرم افزار مناسب تدوین صدا وجود دارد. برای شروع، تنها چیزی که واقعاً نیاز دارید 4 فایل است: مصاحبه اصلی، مقدمه، outro و صدای موسیقی. در مرحله بعد، این فایل ها را در Google Drive یا Dropbox آپلود کنید.
آپلود و تبلیغ کنید
تبریک! شما اکنون یک قسمت پادکست دارید که آماده آپلود در iTunes، SoundCloud یا هر جای دیگری است و در کنار بقیه محتوای شما می تواند تبلیغ شود. اگر گرافیک های بصری جذابی برای همراهی با آن داشته باشید، بسیار کمک می کند
مشخص کنید که کدام تاکتیک ها را می خواهید آزمایش کنید
اکنون که محتوای خود را جمع آوری کرده اید، چگونه می خواهید آن را تبلیغ یا توزیع کنید؟ شما باید در تلاشهای بازاریابی خود ثابت قدم باشید، زیرا اگر هیچکس محتوایی را که شما زمان زیادی برای ایجاد آن صرف کردهاید، نبیند، نشنود یا نخواند، ارزش خود را از دست می دهد.
«محتوای بدون رقابت» خود را پیدا کنید.
با وجود رقابت زیاد در محتوا و فضاهای رسانه های اجتماعی، گرت مون از CoSchedule می گوید یافتن فرصت های "عالی" مهم است. در همین راستا:
• رقبای خود را مشاهده کنید: آنها چه کار می کنند، محتوای خود را کجا منتشر می کنند و چگونه از ایمیل استفاده می کنند؟ آنچه را که مشتریان شما قبلاً می بینند را درک کنید.
• موضوعات مرتبط را در گوگل جستجو کنید: به 10 نتیجه برتر نگاه کنید و ببینید چه چیزی وجود دارد؟ مدت زمان محتوا چقدر است؟ چه تصاویری استفاده می شود؟ چه چیزی سازگار یا برجسته است؟
• از خود بپرسید: شما و تیمتان واقعاً در چه چیزی مهارت دارید؟ چه الگوهایی وجود دارد که رقابت شما در آن قرار می گیرد و می توانید آنها را مختل کنید؟ چه چیزی خلق کرده اید که بیشتر به آن افتخار می کنید؟
با در نظر گرفتن این 3 مرحله، باید بتوانید کار خود را آغاز کنید.
از رسانه های اجتماعی برای تبلیغ محتوای خود استفاده کنید
این روزها تقریباً غیرممکن است که استراتژی بازاریابی محتوا خود را از استراتژی رسانه های اجتماعی خود جدا کنید. همانطور که گری وینر چوک، بنیانگذار و مدیر عامل VaynerMedia می گوید: "من عاشق رسانه های اجتماعی هستم زیرا آنها چیزهایی را می فروشند که ما هیچ وقت به آن فکر نمی کنیم."
رسانه های اجتماعی به بخشی جدایی ناپذیر از پروسه ارائه محتوای شما تبدیل شده اند. از همین رو شما نیاز دارید که بیشتر از یک یا دو بار پست در فیس بوک و توییتر ارسال کنید. چیزی که در تبلیغات مهم می باشد، این است که به سادگی در مورد محتوای خود صحبت کنید و از مردم بخواهید روی یک پیوند کلیک کنند یا در خبرنامه شما عضو شوند. در هسته بازاریابی محتوا شما باید این باور وجود داشته باشد که این یک سرمایه گذاری بلندمدت (مادام العمر) در ایجاد ارزش شما است.
از تبلیغات پولی برای جلب توجه بیشتر به محتوای خود استفاده کنید
این روزها، بسیاری از پلتفرم های رسانه های اجتماعی به سمت مدل «پرداخت برای تبلیغ» حرکت می کنند. به این معنا که، حتی اگر دنبالکنندههای بسیار زیادی داشته باشید و تعامل بسیار خوبی نیز وجود داشته باشد، باید مقداری هزینه برای تبلیغات انجام دهید تا محتوای شما توسط همه دیده شود. وقتی تازه شروع کرده اید و یک استراتژی محتوای جدید می سازید، سرمایه گذاری روی تبلیغات پولی احتمالا کمی ترسناک است. تنها در سال 2016 بیش از 72 میلیارد دلار برای تبلیغات اجتماعی هزینه شده است که انتظار می رود این رقم تا سال 2022 به 113 میلیارد دلار برسد.
اما، لازم نیست برای دریافت بازده، مقدار هنگفتی از پول نقد را در رسانه های اجتماعی هزینه کنید. برای هدفمند شدن تبلیغات خود لازم است تا موارد زیر را در نظر داشته باشید:
اهداف خود را مشخص کنید
تبلیغات پولی همه از بالای قیف بازاریابی شما به افراد شاغل می رسند جایی که نام تجاری شما را نشنیده اند، این مورد تا پایین قیف ادامه می یابد جایی که امیدوار هستیم از این بخش مشتریان بیشتری به دست آورید. بنابراین، با این سوال شروع کنید که مخاطبان من چه کسانی هستند و هدف من از تعامل با آنها چیست؟ آیا این کار برای اجرای یک کمپین آگاهی است؟
هدف گذاری
در مرحله بعد، باید تصمیم بگیرید که چه کسی تبلیغ شما را ببیند. همانطور که پیترز توضیح میدهد، هدفیابی دلیلی است که بازاریابی رسانههای اجتماعی به خوبی در این حوزه کار میکند: "شبکههای رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، لینکدین و پینترست اطلاعات فوقالعادهای در مورد مشتریانتان به شما میدهند که به شما کمک می کنند که بسیار هدفمند و متناسب با مخاطبان خود اطلاعات ایجاد کنید."
بودجه بندی
همانطور که قبلاً گفتیم، برای موفقیت در تبلیغات رسانه های اجتماعی به بودجه زیادی نیاز ندارید. در واقع، شما می توانید با حداقل 5 دلار در روز شروع کنید. وقتی با بودجه کمی شروع میکنید، قطعا میخواهید روی مخاطبان بالای قیف خود تمرکز کنید، زیرا هزینه برا آنها ارزانتر است. شما درخواست فروش یا کلیک نمی کنید، بلکه آنها را مجبور می کنید تا برند شما را ببینند و با شما درگیر شوند. هنگامی که از آن مرحله عبور کردید، شروع به بررسی مواردی مانند هزینه به ازای کلیک (CPC) خواهید کرد، به این معنی که چقدر حاضرید برای اینکه شخصی روی تبلیغ شما کلیک کند، مبلغ پرداخت کنید.
کپی و تصاویر
در نهایت، زمان آن رسیده است که تبلیغات واقعی خود را کنار هم بگذارید. برای این کار، پیترز میگوید فقط 4 عنصر وجود دارد که باید در این مورد به خاطر داشته باشید:
• می خواهید تبلیغ شما چه موردی را بیان دارد؟ به عبارت دیگر شما می خواهید مخاطبان شما با دیدن تبلیغ چه احساسی داشته باشند؟ آیا می خواهید آنها را شوکه کنید، آنها را خوشحال کنید، آنها را فریب دهید؟
• می خواهید تبلیغ شما چگونه به نظر برسد؟ آیا تبلیغ ویدیو است؟ یک تصویر است؟ فقط پیامک می باشد؟ قرار است از چه رنگ هایی استفاده کنید؟
• میخواهید مخاطبانتان چه اقدامی انجام دهند؟ بعد از دیدن تبلیغ شما کجا باید بروند؟ به صفحه فرود یا پست وبلاگ بروند؟؟
• می خواهید تبلیغ شما در کجا قرار گیرد؟ آیا این تبلیغ برای کاربران موبایل است یا کاربران دسکتاپ؟ آیا در فید خبری آنها وجود دارد یا جای دیگری ذخیره می شود؟
نظرات ارزشمند شما