موشن گرافیک و انیمیشن ، دو اصطلاحی هستند که در حوزه ویدیوسازی بسیار پرکاربرد هستند و متاسفانه بسیار به جای هم مورد استفاده قرار میگیرند!
در این مطلب قصد داریم تفاوت موشن گرافیک و انیمیشن را به شما نشان دهیم. اگر در جمعی شغل خود را سازنده موشن گرافیک اعلام کنید، احتمالا با چندین نگاه کنجکاوانه مواجه خواهید شد که انتظار توضیحات بیشتری را از شما دارند والبته جوابی که معمولا به این نگاه ها داده میشود این است که: " یک جورهایی انیمیشن میسازم !!!". و از این نقطه، سرها شروع به بالا پایین رفتن میکند که نشان دهنده آن است که از دام چندین دقیقه صحبت کردن و تمییز دادن تفاوت این دو مقوله گریخته اید!
هر چند که این اتفاق بسیار خوشایند و اقتصادی در وقت به نظر میرسد اما مشکلاتی را نیز به همراه خواهد داشت. اگر عنوان شغل شما روانشناس است و خود را با عنوان نوعی دکتر معرفی کنید چه مشکلی پیش خواهد آمد؟ احتمالا از فردا باید انتظار عزیزانی را داشته باشید که به بهانه احوالپرسی به شما مراجعه کرده، در ارتباط با جراحی بینی یا سرماخوردگی خود از شما مشورت خواهی میکنند!
اما چرا نباید تفاوت موشن گرافیک و انیمیشن مشخص باشد؟
اگر کارهای فنی انجام داده باشید، احتمال آنکه پیچگوشتی و آچار فرانسه را به اشتباه به جای یکدیگر به کار بگیرید، بعید به نظر میرسد؛ چرا؟! چون کاربرد هر کدام را میدانید. این مساله در مورد تفاوت موشن گرافیک و انیمیشن نیز صدق میکند. در این مقاله تلاش میکنیم با توضیح کاربرد هرکدام یک خط جداکننده را میان این دو موضوع در حوزه کاری شما ایجاد کنیم.
دوره آموزشی : دوره آموزش موشن گرافیک در دانشگاه صنعتی شریف
تفاوت موشن گرافیک و انیمیشن به طور کلی در چیست؟
همانطور که روانشناسان دکتر هستند، میتوان موشن گرافیک سازان را هم به نوعی انیمیشن ساز معرفی کرد! هر دو تلاش دارند تا به موضوعات خود جان ببخشند با این تفاوت که سازندگان انیمیشن از داستانسرایی و کاراکترها استفاده میکنند ولی موشن گرافیک کاران تمرکز خود را بر رنگ، فضا و نوشته قرار می دهند.
انیمیشن و موشن گرافیک چه تفاوت هایی با هم دارند؟
خب حال وقت مقایسه نقاط قوت و ضعف هر کدام در حوزه های متفاوت رسیده است! البته لازم به ذکر است که بیان نقاط قوت و ضعف در انتها به برتری یکی بر دیگری نمیرسد. و تنها تفاوت ها را تعیین کرده تا بتوانید آن چیزی که برای شما مناسبتر است را انتخاب نمایید.
داستانسرایی در مقابل آموزش
هم موشن گرافیک و هم انیمیشن میتوانند یک داستان جذاب به مخاطب ارائه دهند و موضوعات دشوار را در قالب بخش های کوتاه تر و قابل فهم تر بیان کنند؛ اما هرکدام راه مختص به خود را دارند! انیمیشن مناسب ترین گزینه برای بیان داستانی در حول یک شخصیت اصلی است. این شخصیت اصلی، با توجه به هدف شما از ویدیو، میتواند مشتری، سهامدار، کارمند یا بنیانگذار شرکت شما باشد. معمولا مسیری که یک انیمیشن طی میکند اینگونه است که در ابتدا به بیان یک مشکل میپردازیم، سپس روش مقابله و حل آن مشکل نشان داده شده و در پایان، صحنه پس از مشکل و فواید آن را به تصویر میکشیم تا مخاطب برای اقدام کردن برانگیخته شود. از طرف دیگر، موشن گرافیک بر تصویری بزرگ تر تمرکز دارد. داستانهایی که در این حوزه مورد استفاده قرار میگیرند، بزرگتر و کلیتر از تجربه های افرادند و معمولا در آنها شخصیت اصلی و فهرمان داستان وجود ندارد. محتوای زیاد، تصاویر و آمارها، رویدادهای متفاوت و بسیاری اطلاعات دیگر، از موارد به کار رفته در این نوع از ویدیو اند.
وقتی داستان پیچیده ای برای بیان و آموزش دارید که برخلاف شما، مخاطبتان از آن اطلاعات زیادی ندارند، احتمالا استفاده از موشن گرافیک راه حل مناسبی برای شما خواهد بود.
بیشتر بخوانید: موشن گرافیک چیست؟
شخصیت ها در مقابل پروسه انجام کار
با توجه به تفاوت ذکر شده در بالا، میتوان به نکته دیگری در رابطه با تفاوت میان موشن گرافیک و انیمیشن رسید.
انیمیشن :
تمرکز انیمیشن بر شخصیت هاست در حالی که موشن گرافیک به پروسه و روند های مدنظر توجه میکند. از انواع انیمیشن برای بیان و بروز احساسات استفاده میکنیم که باعث ارتباط برقرار کردن مخاطب و اهمیت دادن او به داستان و شخصیت ها میشود. وقتی پرسونا و شخصیت مخاطب خود را میشناسید، میتوانید کاراکترهای متناسبی را بر اساس آنها بسازید. با دانستن کاراکترها، داستان هم برای شما روشن خواهد شد که با داشتن داستان درست، شما به هدف خود خواهید رسید.
اگر انیمیشن شما در ارتباط با محصولتان است، مشتریان با کاراکترهای موجود در انیمیشن همزادپنداری کرده، با آن ها همراه شده و در نهایت به هدف نهایی موجود در داستان، که میتواند خرید کردن باشد، میرسند. البته باید توجه داشته باشید که در انیمیشن تقریبا هیچ گاه محصول و شرکت شما، ستاره و شخصیت اصلی در انیمیشن نخواهد بود. پیشنهاد و محصول شما فقط درجایی مطرح میشود که میتواند به عنوان راه حلی برای مشکلی که کاراکترها با آن مواجه اند مطرح شود.
موشن گرافیک :
اما موشن گرافیک مطرح میکند که پروسه در حال انجام چگونه است. هیچ پروسه ای آن قدر پیچیده نیست که نتوان آن را در موشن گرافیک به نحوی ساده بیان کرد. در این نوع ویدیو میتوانید از دور به موضوع نگاه کنید و تصویر بزرگتر را نشان دهید که پیشنهاد شما به طور کلی چگونه به مخاطب کمک خواهد کرد.
بازاریابی B2B در مقابل B2C
تمییز دادن مرز بازارهای کسب و کار به کسب و کار و کسب و کار به مشتری بسیار دشوار است. حتی تعدادی از متخصصان بازاریابی، تقسیم بازار به حوزه B2B و B2C را کاری اشتباه میدانند. دلیلی که برای قابل تشخیص نبودن مرزهای این تقسیم بندی مطرح شده این است که حتی وقتی طرف مقابل شما یک شرکت و کسب و کار است، باز هم شما باید مذاکرات خود را با گروهی از افراد انجام دهید. که در اینجا نیز معمولا تصمیم گیرنده اصلی "یک شخص" خواهد بود. هرچند که انگیزه ها و روش های مذاکره متفاوت خواهند بود.
همانطور که پیشتر مطرح شد، انیمیشن ها توانایی ارائه استدلال های قوی و احساسی را دارند که این ویژگی باعث میشود بهترین مخاطب برای آن ها افراد (بازارهای B2C) باشند.
دلایل دیگر برای این امر عبارتند از:
- عمدتا در هر خرید تنها یک فرد برای خرید و پرداخت دارای قدرت و اختیار کافی است.
- شخصی که برای خرید اقدام میکند دارای نیاز های مشخص و راهحلهای مشخص برای حل آنهاست.
- از طرفی دیگر هر تصمیم گیری و خریدی، یک مساله احساسی و ذهنی است که در اینجا یک انیمیشن داستان محور که به خوبی میتواند با احساسات مخاطب درگیر شود، کمک کننده خواهد بود.
- همه مشتریان نیازمند خریدی امیدوارکننده اند. آنها کالایی را خواهند خرید که با آن ارتباط برقرار کرده و بتوانند خود را در حال استفاده از آن تصور کنند. به نظر میرسد انیمیشن که ویدیویی کاراکتر محور است بهترین انتخاب شما برای ارتباط برقرار کردن با اینگونه مشتریان خواهد بود.
از طرف دیگر، موشن گرافیک بهترین وسیله برقراری ارتباط با دیگر کسب و کار هاست که آن هم دلایل متعددی دارد:
- اولین فاکتور مدنظر دیگر شرکت ها برای خرید، انتخاب بهترین محصول متناسب با نیاز آن هاست. در این روش شما میتوانید تمامی ویژگیهای محصولاتتان و نحوهای که این ویژگی ها باعث رفع نیاز میشوند را به راحتی توضیح دهید. بخش خرید سازمان ها در خریدهای B2B به دنبال سه هدف اند: صرفه جویی در هزینه، صرفه جویی در زمان و کسب درآمد بیشتر. با یک موشن گرافیک خوب میتوانید به راحتی مشخص کنید که پیشنهاد شما چگونه برای رسیدن به این سه هدف میتواند کمک کند.
- خریداران در بازارهای B2B بسیار شکاک ترند و وقت بیشتری را برای تحقیق و مقایسه بین انتخاب های متفاوت صرف میکنند که باعث میشود انتخاب موشن گرافیک بهتر به نظر برسد چرا که مقایسه و نشان دادن برتریها در موشن گرافیک به سادگی اتفاق میافتد.
بیشتر بخوانید: نرم افزارهای ساخت موشن گرافیک
نتیجه گیری
برای بیان تفاوت موشن گرافیک و انیمیشن ، باید کاربرد هرکدام را دانست و بر اساس آن، بهترین انتخاب را انجام داد. به طور کلی اگر داستانی دارید که مشکلی را مطرح و سپس حل میکند، حول یک شخصیت قابل مطرح شدن است و مخاطبان آن افراد هستند، انیمیشن گزینه مناسب شما خواهد بود. از طرف دیگر اگر به تصویری بزرگتر که فراتر از تجربه های فردی است، چشم دارید، اطلاعات و آمارهای زیادی قرار است ارائه شوند، یک پروسه کلی را میخواهید توضیح دهید و مخاطبتان عمدتا دیگر سازمان ها هستند، میتوانید به ساخت یک موشن گرافیک فکر کنید. انتخاب سومی که پیش روی شماست، ترکیب این دو روش به منظور بهرهمندی از مزایای هر دو میباشد. در آخر همه این مسائل به نیاز و هدف شما و داستانی که قصد روایتش را دارید بستگی خواهد داشت.
نظرات ارزشمند شما